میراث یک خواهر: بینش از سفر سرطان ریه یک جوان غیر سیگاری
اسمش را بگذارید ریشه ایتالیایی ما، اما من و خواهرم جدایی ناپذیر بودیم. میلویا علیرغم اینکه یک سال و نیم جوانتر بود، همیشه احساس می کرد خواهر بزرگتر است. او یک نیروی قدرتمند بود، کسی که همیشه در گوشه شما بود. بنابراین، هنگامی که میلویا در 39 سالگی به سرطان ریه مبتلا شد، می دانستم که نوبت من است که در نقش خواهر بزرگ قدم بردارم.
مانند بسیاری دیگر، این اولین باری نبود که سرطان وارد زندگی ما شد. سرطان سینه و سرطان پروستات به ترتیب مادر و پدرم را تحت تاثیر قرار داده بودند، اما این موضوع تشخیص خواهرم را آسانتر نمیکرد. میلویا که سیگاری نبود، زمانی که علائم را تجربه کرد، فکر کرد که به ذات الریه مبتلا شده است. به نظر می رسید که صدایش را از دست می داد و به سختی می توانست بیش از یک زمزمه صحبت کند. در ابتدا، با اشعه ایکس برونشیت تایید شد، اما در نهایت به او گفتند که برای بیوپسی به بیمارستان برود. آزمایشهای اضافی آنچه را که همه از آن میترسیدیم، اما جرأت تصورش را نداشتیم، تأیید کرد - سرطان ریه کارسینوم سلول غیر کوچک. خواهر من، یک فرد جوان و سالم چگونه ممکن است سرطان ریه داشته باشد؟
هرگز زمان مناسبی برای تشخیص سرطان وجود ندارد، اما تشخیص میلویا در زمان بسیار دشواری رخ داد. نه تنها او در روز تولد مادرم تشخیص داده شد، بلکه میلویا به تازگی شغل خود را از دست داده بود و به عنوان موقت - بدون بیمه درمانی - کار می کرد که سرطان او کشف شد. اما با شروع واقعیت، سیستم پشتیبانی او نیز تغییر کرد. کمک خانواده، دوستان و رئیسی باورنکردنی که به او پیشنهاد یک موقعیت دائمی (از جمله مزایای بیمه درمانی) را در عرض دو ماه داد، زیرا او با درمان یک بیماری بسیار زشت روبرو شد، چیز زیبایی بود.
خانواده ما به هر نحوی که می توانستیم از میلویا حمایت کردند. مادرم فقط ایتالیایی صحبت میکند، بنابراین من و خواهرم بودیم که وقتی با انکولوژیستها ملاقات میکردیم و درباره گزینههای درمانی صحبت میکردیم، آنچه را که در جریان است، ترجمه و توضیح میدادیم. در ابتدا، او یک قرص شیمی درمانی مصرف کرد که بثورات ناشی از آن به معنای کارآمد بودن دارو بود. اما پس از حدود دو سال، دیگر کار خود را انجام نمیداد و زمان آن فرا رسیده بود که درمانهای شیمیدرمانی «معمول» را آغاز کند، که مانند بسیاری از بیماران سرطانی دیگر او را بیمار کرد. در هر مرحله از راه، شجاعت میلویا به من انگیزه می داد. من بسیار مفتخر بودم - و هنوز هم هستم - که او را خواهرم صدا می کنم.
ژانویه گذشته 10 سال بدون Milvia بود. خواهر کوچک "بزرگ" من. قدرت میلویا متزلزل نشد - شما هرگز نمیدانستید که او دردی دارد، حتی اگر یک ماه قبل از مرگش در مراسم عروسی برادرمان شرکت کرد. من نمیدانم اگر خواهرم در اولین شروع علائمش همه چیز را بررسی نمیکرد، سفر سرطان به چه شکلی بود. او می توانست آنها را نادیده بگیرد یا آن را به عنوان برونشیت بنویسد، همانطور که اشعه ایکس در ابتدا نشان داد. اما او به ملاقات دکتر ادامه داد تا اینکه پاسخ های بیشتری کشف شد. آنها ممکن است پنج سال سخت بوده باشند، اما من متشکرم که آن سال ها را با هم گذراندیم، زیرا اگر او تا مدت ها بعد تشخیص را کشف نمی کرد، همه چیز می توانست بسیار متفاوت به نظر برسد.
خواهرم در 44 سال زندگیاش چیزهای زیادی به من آموخت، اما اگر چیزی باشد که من از طریق این تجربه از او یاد گرفتم، این است: سرطان ریه تبعیض نمیگذارد. متاسفانه یک جوان غیر سیگاری واجد شرایط غربالگری معمول سرطان ریه نیست. (در حال حاضر، گروه ویژه خدمات پیشگیرانه ایالات متحده توصیه می کند غربالگری سالانه فقط برای کسانی که در معرض خطر سرطان ریه هستند). اما اگر متوجه علائم یا علائمی شدید که از بین نمی روند، مهم است که صحبت کنید و آنها را بررسی کنید. حتی اگر چیز کوچکی باشد، همیشه سعی می کنم وقتی حالم خوب نیست، آن را به دکتر برسانم. ذهنیت من؟ کار از محکم کاری عیب نمیکنه.
ضرب المثل ایتالیایی می گوید: "amor di madre, amore senza limiti" یا عشق مادر حد و مرزی ندارد. مادرم خواهد گفت که این درست است، اما حضور میلویا در زندگی من به من عشق خواهری را یاد داد، همچنین محدودیتی ندارد.
حتی اگر هیچ فاکتور خطری برای سرطان ریه ندارید، اگر علائمی را تجربه می کنید که از بین نمی روند، با ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود صحبت کنید. برای اطلاعات بیشتر در مورد علائم و نشانه های سرطان ریه، و برای اطلاع از اینکه آیا واجد شرایط غربالگری هستید، به سایت مراجعه کنید. preventcancer.org/lung.