‘Do I really need this?’ How a recommended colonoscopy changed Craig’s life

اگر کسی به من گفته بود که یک طوفان و یک بیماری همه گیر جهانی مانع از انجام کولونوسکوپی می شود، باور نمی کردم. از زمانی که یاد گرفتم در دوران راهنمایی نسبت به عدم تحمل لاکتوز داشتم تا حذف گلوتن و سایر غذاها از رژیم غذایی خود در دهه 30 سالگی، سال ها بود که به دنبال مشکلات گوارشی بودم. دکترم به من توصیه کرد که کولونوسکوپی کنم، اما علائمم را به مشکلات معده تبدیل کردم. هیچ وقت فکر نمی کردم ممکن است سرطان باشد.

در زمان انجام اولین کولونوسکوپی برنامه ریزی شده من، فقط 40 سال داشتم و فکر می کردم: "آیا واقعاً به این کار نیاز دارم؟" اما در اواسط آماده سازی من، یک طوفان به سمت رالی، کارولینای شمالی، خانه ما حرکت کرد. همه چیز به چپ و راست لغو می شد، بنابراین من آمادگی را متوقف کردم و دنبال کولونوسکوپی نشدم تا اینکه چند سال بعد، زمانی که محدودیت های همه گیر برداشته شد، پزشک من بازنشسته شد و زمان آن رسید که قبل از یک روال، یک کولونوسکوپی جدید پیدا کنم. فیزیکی

در طول عمل من، چندین پولیپ برداشته شد و بزرگترین پولیپ، که به گفته متخصص گوارش من تغییر رنگ و ظاهر سرطانی داشت – و یک سوم عرض کولون من – نیاز به جراحی برداشتن روده بزرگ (و به سرعت) داشت. یک هفته بعد، پزشکم آنچه را که به خانواده ام گفته شده بود برای آن آماده کنیم، تایید کرد: تشخیص سرطان کولورکتال.

واضح بود که اگر بیشتر برای کولونوسکوپی منتظر می‌شدم، پیش‌آگهی من می‌توانست خیلی بدتر باشد. علیرغم تأخیر دو ساله، آنها سرطان من را زود تشخیص دادند - تصور کنید اگر علائمم را نادیده بگیرم و منتظر بمانم تا 45 ساله شوم؟ (چهل و پنج سالگی سن توصیه شده برای شروع غربالگری سرطان کولورکتال است گروه ویژه خدمات پیشگیرانه ایالات متحده.)

اگرچه ممکن است شما شخصاً تشخیص سرطان دریافت کنید، اما این تشخیص بزرگتر از شماست. تشخیص سرطان من تمام خانواده ام را تحت تاثیر قرار داد و این مهم استپیش از این یک بحث حمایتی هم برای خانواده نزدیک شما و هم برای مراقب شما است. من هرگز فراموش نمی کنم که جراحم بپرسد آیا من خواهر و برادر دارم. من answered yes, to which he replied, “You need to call your siblings, your family history has now changed.” You think of family history as what your parents tell you about themselves or your grandparents. I never thought I’d be “the changer of the history.”

پس از جراحی برداشتن کولون من، تایید شد که سرطان به غدد لنفاوی مجاور سرایت کرده است - نه تشخیصی که ما می‌خواستیم. قبلاً مرحله IIIB بود. هنگامی که شیمی درمانی را شروع کردم، هفته ها بحث کردم که آیا پستی در رسانه های اجتماعی بگذارم تا تشخیص خود را با دیگران به اشتراک بگذارم، نه برای ترحم، بلکه برای آگاهی درجه یک. در عرض چند روز پس از اشتراک‌گذاری، حداقل ده‌ها نفر به من پیام دادند و گفتند که داستان من آنها را تشویق کرده است که کولونوسکوپی را که به تعویق انداخته بودند، برنامه ریزی کنند. کولونوسکوپی می تواند به شما کمک کند چیزهای زیادی در مورد بدن خود بیاموزید. با وجود آزمایش خون و سی تی اسکن، در پایان روز، تنها چیزی که سرطان من را گرفت، کولونوسکوپی بود. اگر مدام به تعویق می افتادم، شاید هیچ وقت از تشخیص خود مطلع نمی شدم تا اینکه خیلی دیر شده بود.

شما هرگز نمی خواهید بدترین را فرض کنید، اما باید اقدام کنید. با نگاهی به علائمی که برای بخش عمده یک دهه تجربه می کردم، اکنون می دانم که آنها علائم سرطان کولورکتال بودند. با این حال، من بسیار خوش شانس هستم که زودتر پیدا شد. تشخیص زودهنگام جانها را نجات می دهد، بنابراین به علائم خود گوش دهید، از صحبت کردن در مورد آنها نترسید و بدانید که در مورد سلامت شخصی خود بهترین مدافع خود هستید.

به روز رسانی: در ماه جولای، انکولوژیست کریگ به اشتراک گذاشت که او در حال بهبودی است. علاوه بر برخی اثرات طولانی مدت شیمی درمانی، او بار دیگر نزدیک به 100% را احساس می کند. (احساس سطوح انرژی مشابه از 10 سال پیش!)